(✿◠‿◠) گلسا کوچولو(✿◕‿◕)❤فرشته کوچولوی من و وحید❤ |
احساسات مادرانه✿وقتی خیس از باران به خانه رسیدم برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟ خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟ پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت: باران احمق این است معنی مادر ![]() میبویم گیسوانت را تا فرشتهها حسودی کنند شانه میزنم موهایت را تا حوریها سرک بکشند از بهشت برای تماشا شعر میگویم برای تو تا کلمات کیف کنند... مست شوند... بمیرند. ![]()
خندیدن، خوب است
![]()
![]()
از خدا پرسیدند خدایا چه چیز تورا ناراحت میکند ؟ گفت هر گاه بنده ای با من سخن میگوید : چنان به حرفهایش گوش میکنم که گویی جز او بنده ای ندارم ولی او چنان سخن میگوید که انگارمن خدای همه هستم جز او! |
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |